این روزها دقیق نمی دانم ما را از اینترنت بیرون کردند یا ما اینترنت را بیرون کردیم .
شبیه آدمی هستم که عمری جای دیگر از دنیا می زیسته و اکنون به وطن خویش برگشته.
حتی امروز ظهر صدای اذان کوچه ای را در دستگاه بیات ترک شنیدم.
دلم برای گروه ها و کانال ها تنگ شده ولی جای زخم دلتنگی کهنه و عمیقی در حال التیام است. شاید باور نکنی در این روزها چند بار زیر آسمان نشسته ام و به پهنای بی پایان آن چشم دوخته ام.
دلم برای پیجم تنگ شده ولی از خدا که پنهان نیست از تو چه پنهان چند وقتی است بیشتر با خودم حرف میزنم، صاحب پروفایل،جانی تازه و اصیل گرفته .
دلم برای سرعت سرسام آور سایبرنتیک تنگ شده اما برای یافتن عمق زندگی در ژرفای عمیق تری شیرجه می زنم.
واقعا چقدر وطن خوب است. راست گفته اند هیچ کجا وطن آدم نمی شود.
راستش را بخواهی دلم نمی خواهد به آن شهر مدرن برگردم. عاشق صدای رودخانه ها و سبزی و طراوت اینجا شدم.
🌹🌹🌹