نوبت پنجره هاست

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31


آمار
  • امروز: 6
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 35
  • 1 ماه قبل: 918
  • کل بازدیدها: 29445
 



هویتش را مانند تصویر پروفایل تانگو ی من تغییر می دهد.

گاهی چند جمله ی کوتاه و تاثیرگذار که تصویر ندارد

گاهی متنی نه چندان طولانی ولی تصویری مبهوت کننده

گاهی متنی ایجاز با محتوایی عمیق و فایل ویدیو

و گاهی دوباره حوصله اش سر می رود و پروفایل خودش را …

گاهی تصویری از سالسای خود که صدای کوبیدن پاهایش تا تمام طبقات را کر می کند.

و گاهی مانند پیامبری در نقش تذکر دهنده موعظه هایش را به ظریفترین زوایای روح انسان می رساند.

به ویژه در دل 96

که هویتش را مانند تصویر پروفایل تانگوی من به سر انگشت گسل ها تغییر می دهد.

البته کامنت ها هم جالب است.

یکی سرخوش است و وحشت زده ترین پیام را کامنت می کند و یکی متقی است و دلش از حضور خدا خنک است و انتهای کامنت خود را به لبخندی پایان می بخشد.

خدا ممنون که هستی:)

به قلم یک طلبه

 

موضوعات: نگاه نوشت  لینک ثابت
[جمعه 1396-10-01] [ 03:22:00 ق.ظ ]




قرار نبود کار به اینجا برسد

قرار نبود آنقدر مشغول دویدن باشیم و حواسم نباشد مسیر را اشتباه و غلط دویده ایم.

آنقدر نگاهمان عجوزه شود که زیر سایه میز سنگر بگیریم و با سنگ تهمت و غیبت امیدها را به کشتن دهیم.

باور کن

اصلا قرار ما این نبود که مسافر نباشیم.

قرار نبود به این سرعت جا بمانیم

قرار نبود از وجدان خجالت زده به سوی هوش کاذب خود فرار کنیم و پناهنده سرزمین توهمات گردیم.

ببین ظلم های ما بر مظلومیت مان پیروزمندانه پیشی می گیرد!

 ببین تمام نقشه های یمان نقش بر آب شد.

ببین که هدف در غربت نفسش بالا نمی آید.

من چه می دانستم که استاد مرا الفبای طلبگی می آموزد که بال پرواز مرا برچیند؟!

من چه می دانستم که می آموزم بلکه بر خلاف آن باید عمل کنم؟!

*که اگر بر خلاف آن عمل نکنم باید بالی برای پرواز نداشته باشم*

عجب واقعیت تلخ و اسفناکی.!

من چه می دانستم که کسی با شما کاری ندارد و هرکس در مسیر  نفسانیت و جهل خویش چهره امیدواران را خدشه دار می کند.؟!

امام زمان، حضرت حجت ابن الحسن عسکری علیه السلام، روحی فداه، دلم برایت تنگ شده.

نبخش آنان را که با نام تو و با نان تو دین جدت را ابزاری برای ظلم به امیدواران قرار دادند.

*السلام علیک آل یاسین*

به قلم یک طلبه.

 

 

 

موضوعات: نگاه نوشت  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-09-16] [ 12:40:00 ب.ظ ]




مردها را نمی دانم!

ولی من با کسی دعوا ندارم

کمی «زبان مشترک» بلدم که با آن طرح لبخند را به آسمان دنیا می دوزم

مردها را نمی دانم!

ولی من زن ها را فارغ از تمام اصول سیاست زدگان و خاموش فکران، کشف کرده و درک می کنم.

مردها را نمی دانم!

ولی من از تمام کوته فکری ها و مبانی برافراشته از سطحی نگری ها نگرانم.

مردها را نمی دانم!

ولی من از زوایای کشف نشده انسانیت و انصاف محوری برای تشکیل حکومت چهره های منعکس کننده نور قرآن ، خواب های بیداریم آشفته است.

مردها را نمی دانم!

ولی من اداره ی روابط جوامع انسانی را براساس «زبان مشترک» دوست دارم.

اما مردها را نمی دانم…!؟

به قلم یک طلبه

موضوعات: نگاه نوشت  لینک ثابت
 [ 12:22:00 ب.ظ ]