امروز هم جمعه بود و گذشت و نگاه شنبه روزي در مسير تابيدن است شايد بر دامن حيات من نيز بياويزد.
منتظر بودم باراني از شهر قاصدك هاي خوش خبر ، سرزمين سلامتي بر وسعت تشنگي پيوسته به شمارش معكوس بتابد.
اينجا كه ايستادم و مي بينم، فهميدم كه شب سرودش… بیشتر »