سلام ،همرزم لحظه های غربت و تنهایی
سلام بیعت کننده با ثانیه های غیبت حضرت حجت ابن الحسن العسکری(عج)
سلام سربازی که در مسیر دین داری شعله های آتش را با سرانگشتان عشق به ولایت صبوری می کنی .
می دانی که “خدا با صابرین است”
به رسم صله ی رحم قدم های محبت خود را برچشمان منتظرم بگذار
در سنگری که تمام زینتش نام زیبای حضرت مهدی (عج) است .
گرد فانوس وجودی او لحظه ای تامل کنیم و اگر سخنی داریم با او بگوییم.
چون او امام حی و حاضر است.
سلام معجزه ترین لحظه های اقیانوس ناهموارزندگی
با شکوه ترین تجلی شکفتن ثانیه هایی از رنگ حقیقت
از جنس تنفس ازعطرباران
سلام صاحبان میلاد شهر حی شعبان
سلام اولین و آخرین عالم آفرینش
بارها صدایت کرده ام اما صدای گنگ من فقط در اتاق گوش بد احوالم پیچید و بس
بارها نگاهت کرده ام اما نگاه بی سوی من حتی خودم را برای دیدن جواب می کند
بارها منتظرت بودم اما انتظارم در دریای سخت و مبهم دنیا غرق می شود
بارها یادت کرده ام اما شعله ی شمع خود خواهیم صفحه ی خیالت را می سوزاند
بارها عهد با شیوه ی علوی و الهی تو بستم ولی گویا هنوز تورا نشناخته ام
فرمانده ی خوبی ها شفاف ترین تنفس بشری از سربازی که تو را ندید به لطف و کرم خویش در گذر
دنبال راه فراری هستم به سوی تو فرزند امام هادی (علیه السلام) راه را نشانم می دهی؟
یابن الحسن راه را نشانم می دهی؟
میلادت مبارک